برای دلبندم

پسر قشنگ مامان اول مامانیشو دوست داره بعد فربد بعد خاله بعد زن دایی آخرش هم مامان بابا را دوست داره . تازگیها یاد گرفته خودش در را باز میکنه ومن هم در را قفل میکنم ماشالا شیطون از درودیوار بالا میره وبه بستنی هم میگه بم بم و تازگی ها یاد گرفته وخودش میره سر فریزر وبرمیداره اگه بستنی نباشه یخ بر میداره . هر روز یک کاسه یا پیش دستی باید بشکونه . در ضمن وقتی اذان میده میگه اهبر و عاشق نماز خوندنه ووقتی چشمت به مهر میفته برش میداری واونو میبوسی  (خیلی دوست دارم عشقم) وقتی چیزی میخواد پشت سرهم میگه ااونا ااونا . میخوام فرداد ایشالا برم واکسن 18 ماهگیشو بزنم   ...

عزیزم الهی قربونتون برم چند تا عکس از باغ پرندگان میذارم که تووفربد به همشون میگفتید هاپو البته فربد هم پاشو کرده بود توی یک کفش که دمپایی هاشو پاش کنه ...

عکسهای عید 92 که رفته بودیم آشتیان ...

عکسهای آتلیه در جشن عمو فرشاددر شهریور سال 91 ...

...

    ...

پسرم قشنگم به خاله میگه آجی و به محمد میگه ممد به کفشاش میگه دده و به بستنی میگه بم بم وقاشق رو میگه داشوق وبه همه حیوانات میگه هاپو وبه همه تنقلات میگه گردو به متکا میگه با به جارو برقی ودستی میگه جاوو وهروقت آب میریزه زمین سریع جارو دستی را میاره وتمیز میکنه عاشق جارو برقی است   البته شیرخشک هم خیلی دوست داره وتازگیها یادگرفته ولگن میزاره زیر پاش وهر چی میخواد بر میداره حالاهم داره میره بالا گوشی مامانش رو برداره ...